ماجرا از جایی شروع می شود که ریتا در آغاز ۱۸سالگی به کشور زادگاهش برگردانده می شود و پدربزرگ ثروتمندش خود را از او پنهان نگه می دارد. او باید طبق قرارداد ۶ سال از عمرش را در این کشور بماند. حالا با بازگشت او از گوشه و کنار زمزمه هایی از اتفاق مجدد به گوش می خورد و این آغاز درگیری های ذهنی او با خودش وخانواده ایکه در حال حاضر اطراف او گارد بسته اند تا او را از خطرهای احتمالی محافظت کنند و همینطور والدینش است…